-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 فراغ بال طمع کردن از فلک خام است که فلس ماهی این بحر حلقه دام است
2 مرو ز میکده بیرون، که در جهان خراب ز روزنی که نسیمی به دل خورد جام است
3 صفای وقت ز صافی کشان مجو زنهار که این وظیفه رندان دردی آشام است
4 ز تازه رویی جاوید می توان دانست که سرو فارغ از اندیشه سرانجام است
5 نصیب پاک دهانان بود حلاوت عیش شکر ز چرب زبانی حصار بادام است
6 چه لازم است قفس را شکسته دل کردن؟ ترا که وقت پرواز تا لب بام است
7 به لب خموش و به دل باش صد زبان صائب که شکر نعمت ظاهر تمام ابرام است