شرابی را که چون پروانه از صائب تبریزی غزل 4933

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

شرابی را که چون پروانه گردد گرد سر طورش

1 شرابی را که چون پروانه گردد گرد سر طورش نسازد پرده رنبوری انگور مستورش

2 کسی تاکی بود درخرقه ناموس زندانی؟ میی خواهم که بشکافد گریبان شیشه رازورش

3 نوای پرده سوز عشق، آهنگ دگردارد کجا گردد به قانون خرد آهنگ، طنبورش؟

4 در هر دل که واکردم نگارین بوداز رویت خوشا ملکی که هر ویرانه باشد بیت معمورش

5 به گرد چشم نرگس خواب آسایش نمی گردد نمی دانم که دارد چشم بیمار که رنجورش

6 عزیزی چشم اگر داری به صحرای قناعت رو که پای تخت از دست سلیمان می کند مورش

7 کلام صائب ما چون نگیرد رتبه حافظ؟ که استمداد همت می کند ازخاک پر نورش

عکس نوشته
کامنت
comment