- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باد را راه در آن طره پیچان نبود شانه را دست بر آن زلف پریشان نبود
2 در شهادت دل من همت دیگر دارد نشوم کشته به زخمی که نمایان نبود
3 عندلیبی که به هر غنچه دلش می لرزد بهتر آن است که در صحن گلستان نبود
4 دل ز تسخیر سر زلف تو شد شادی مرگ مور را حوصله ملک سلیمان نبود
5 صحبت دختر رز طرفه خماری دارد هیچ کس نیست که از توبه پشیمان نبود
6 شرمگینان به خموشی ادب خصم کنند تیغ این طایفه در معرکه عریان نبود
7 شانه را ناخن تدبیر به سرپنجه نماند مشکل زلف گشودن زهم، آسان نبود
8 آنقدر شور که باید همه با خود دارد داغ ما در خم تاراج نمکدان نبود
9 مصرعی سر نزند از لب فکرت صائب اگر آن زلف سیه سلسله جنبان نبود