- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رواق چرخ شد از شمع کلک من روشن که دیده است ز یک شمع نه لگن روشن؟
2 اگر چراغ سهیل از نسیم کشته شود توان نمودن از سیب آن ذقن روشن
3 عجب نباشد اگر سرنوشت خوان شده ام که گشت از خط ساغر سواد من روشن
4 ستاره سوختگی خال چهره سخن است ز نقطه ریزی کلک است این سخن روشن
5 توان ز زخم گرفتن عیار جوهر تیغ ز جوی شیر بود حال کوهکن روشن
6 که ره برون ز نهانخانه عدم می برد؟ نگشته صبح شکرخند ازان دهن روشن
7 چراغ دل ز جگر گوشه روشنی گیرد شد از عقیق لبت دیده یمن روشن
8 حدیث راست منور کند جهان صائب ز روی صبح بود صدق این سخن روشن