- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چرخ هرچند دل اهل هنر را شکند چون خریدار که رسم است گهر را شکند
2 کاسه و کوزه افلاک، شکستن دارد چند بیهوده دل اهل هنر را شکند
3 چه کمی چشم من از ابر بهاران دارد؟ چون ز مژگان به میان دامن تر را شکند
4 ای گل ابر، من تشنه جگر را دریاب به دمی آب که صفرای جگر را شکند
5 دست بر صاف ضمیران نبود لغزش را لرزه موج کجا آب گهر را شکند؟
6 آب رونق به رخ کار پدر می آرد صائب آن نیست که بازار پدر را شکند