صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

موج دریا را نباشد اختیار از صائب تبریزی غزل 6010

غزل 6010 ام از 9863 غزلیات

موج دریا را نباشد اختیار خویشتن

1 موج دریا را نباشد اختیار خویشتن دست بردار از عنان گیر و دار خویشتن

2 زهد خشک از خاطرم هرگز غباری برنداشت مرکب نی بار باشد بر سوار خویشتن

3 خاک باشد از مصافم چشم دشمن را نصیب کرده ام تا خاکساری را حصار خویشتن

4 خار دیوار گلستانم که از بی حاصلی می کشم خجلت ز اوج اعتبار خویشتن

5 خلوتی چون خانه آیینه داری پیش دست بهره ای بردار از بوس و کنار خویشتن

6 گوهر از گرد یتیمی می شود کامل عیار بیش ازین دامن مکش از خاکسار خویشتن

7 می توانی آتش شوق مرا خاموش کرد گر دلت خواهد، به لعل آبدار خویشتن

8 دیدن آیینه را موقوف خواهی داشتن گر بدانی حال من در انتظار خویشتن

9 گر دهم ملک سلیمان را به موری بی سؤال همچنان باشم ز همت شرمسار خویشتن

10 بس که چون آیینه صائب دیده ام نادیدنی می شمارم زنگ کلفت را بهار خویشتن

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن

شاعر شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن چه کسی است ؟

شاعر شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن صائب تبریزی می باشد.

شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن چیست ؟

قالب شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن غزل است

مضمون اصلی شعر موج دریا را نباشد اختیار خویشتن چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر