صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

دوش آن نامهربان احوال از صائب تبریزی غزل 1375

غزل 1375 ام از 9863 غزلیات

دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت

1 دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت صد سخن سر کرد، اما یک سخن نشنید و رفت

2 هر که آمد در غم آباد جهان، چون گردباد روزگاری خاک خورد، آخر به خود پیچید و رفت

3 وقت آن کس خوش که چون برق از گریبان وجود سر برون آورد و بر وضع جهان خندید و رفت

4 ای کم از زن! فکر مرکب در طریق کعبه چیست این بیابان را به پهلو رابعه غلطید و رفت

5 گریه می آید به منصورم که در دار فنا گفت چندین حرف حق، یک حرف حق نشنید و رفت

6 (سیر معراج فنا را قوتی در کار نیست چون شرر می باید اندک همتی ورزید و رفت)

7 صائب آمد در حریمت با دل امیدوار شد به صد دل از امید خویشتن نومید و رفت

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت

شاعر شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت چه کسی است ؟

شاعر شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت صائب تبریزی می باشد.

شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت چیست ؟

قالب شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت غزل است

مضمون اصلی شعر دوش آن نامهربان احوال ما پرسید و رفت چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر