1 تاک بالا دست من بیعت به طوبی بسته است خوشه ام عقد اخوت با ثریا بسته است
2 در تجرد، رشته واری از تعلق سهل نیست سد آهن سوزنی در راه عیسی بسته است
3 جنگ دارد گوشه گیری و بلند آوازگی تهمت عزلت به خود بیهوده عنقا بسته است
4 شور محشر صحبت ما را نمی پاشد ز هم موج می شیرازه جمعیت ما بسته است
5 نعل حرصش از تردد روز و شب در آتش است هر که چون خورشید صائب دل به دنیا بسته است
دیدگاهها **