فکر جمعیت عبث دل را پریشان از صائب تبریزی غزل 2558

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

فکر جمعیت عبث دل را پریشان می‌کند

1 فکر جمعیت عبث دل را پریشان می‌کند آن که سر داده است ما را فکر سامان می‌کند

2 نرم کن دل را به آه آتشین کاین مشت خون سخت چون گردید، در تن کار پیکان می‌کند

3 هرکه زد بر آتش خشم آب، مانند خلیل آتش سوزنده را بر خود گلستان می‌کند

4 می‌کند از راه احسان بنده صد دیوانه را کودکان را هر که آزاد از دبستان می‌کند

5 لذت آزادگی یار بر او بادا حرام بنده خود خلق را هرکس به احسان می‌کند

6 خرج ابر از کیسه دریاست، حیرانم چرا این قدر استادگی با تشنه جانان می‌کند

7 غیرت آرد خون بحر پاک گوهر را به جوش چون صدف لب باز پیش ابر نیسان می‌کند

8 در چنین وقتی که می‌ریزد ز هم اوراق عمر صائب از غفلت همان ترتیب دیوان می‌کند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر