نازک اندامی که عالم تشنه از صائب تبریزی غزل 1088

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

نازک اندامی که عالم تشنه آغوش اوست

1 نازک اندامی که عالم تشنه آغوش اوست سایه بالای او از سرکشی همدوش اوست

2 باده تلخی که ما را در سماع آورده است نه خم افلاک در وجد و سماع از جوش اوست

3 زان گلاب تلخ کز رخساره گل می چکد می توان دانست پند بلبلان در گوش اوست

4 می توان خواند از بیاض چهره اش چون خط سبز گفتگوهایی که پنهان در لب خاموش اوست

5 آدمی گر خون بگرید از گرانباری رواست کانچه نتوانست بردن آسمان، بر دوش اوست

6 طوق قمری گر چه باشد صائب از دل تنگتر سرو با آن دستگاه حسن در آغوش اوست

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر