دریا سواد سینه بی کینه از صائب تبریزی غزل 1933

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دریا سواد سینه بی کینه من است

1 دریا سواد سینه بی کینه من است موج شکست، جوهر آیینه من است

2 از سادگی به شیشه خود سنگ می زند سنگین دلی که دشمن آیینه من است

3 خواهد خدای گیر شدن خصم شوخ چشم زین مصحف غبار که در سینه من است

4 صبح جزا که شنبه خلق جهان بود از طفل مشربی شب آدینه من است

5 زنگ غمی که ناخن صیقل کبود ازوست چون سبزه فرش خانه آیینه من است

6 خونی که عطسه ریز کند مغز سنگ را چون نافه زیر خرقه پشمینه من است

7 گردون که آفتاب بود شمع مجلسش صائب کباب صحبت دوشینه من است

عکس نوشته
کامنت
comment