زین درد بی شمار که دل را از صائب تبریزی غزل 4097

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

زین درد بی شمار که دل را نصیب شد

1 زین درد بی شمار که دل را نصیب شد خواهد زراه تجربه آخرطبیب شد

2 نتوان نگاه داشت به زنجیر در بهشت چشمی که آشنا به خط دلفریب شد

3 غیرت به بی نیازی من می برند خلق تا درد بی دوای تو ما را نصیب شد

4 تیغ برهنه فلک از شرم غمزه ات زندانی نیام چو تیغ خطیب شد

5 دلسرد کرد روی تو پروانه را زشمع گل در زمان حسن تو بی عندلیب شد

6 چون شانه چاک شد دل شمشاد قامتان روزی که سرو قامت او جامه زیب شد

7 گیرایی کمند پروبال جرات است خال تو از دمیدن خط دلفریب شد

8 غفلت نگر که بر دل کافر نهاد خویش هر خط باطلی که کشیدم صلیب شد

9 تا ذوق خاکبازی طفلانه یافتم دیوار و در به تربیت من ادیب شد

10 ما از شکست گوهر خود داغ نیستیم داغیم از این که گرد یتیمی غریب شد

11 غافل نشد دمی زنظر بازی خیال صائب زوصل یار اگر بی نصیب شد

عکس نوشته
کامنت
comment