- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حلقه هر در باغی نشود دیده ما باغ دربسته بود دیده پوشیده ما
2 در دل قانع ما نیست تزلزل را راه لنگر بحر بود گوهر سنجیده ما
3 گرد غربت کندش زنده نهان در ته خاک غم به هر جا که رود از دل غم دیده ما
4 لعل و یاقوت به میزان جنون سنگ کم است سنگ اطفال بود گوهر سنجیده ما
5 خرمن سوخته از برق چه پروا دارد؟ غم عالم چه کند با دل غم دیده ما
6 گر چه چون سرو نداریم درین باغ بری می توان چید گل از دامن برچیده ما
7 کار اکسیر کند رنگ طلایی صائب مژه زرین شود از برگ خزان دیده ما