1 نسخهٔ مغلوط عالم قابل اصلاح نیست وقت خود ضایع مکن، بر طاق نسیانش گذار
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 خامش نمی شوم چو جرس بادهان خشک دارم هزار نغمه تربازبان خشک
2 از سایه ام اگر چه به دولت رسند خلق باشد نصیب من چو هما استخوان خشک
1 در سینه های تنگ بود آه بیشتر یوسف کند طلوع ازین چاه بیشتر
2 چندان که عشق راهزنی بیش می کند رو می نهند خلق به این راه بیشتر
1 دل را به زلف حسن شمایل نمی دهم تا دل نمی دهند مرا دل نمی دهم
2 این گردن ضعیف سزاوار تیغ نیست در قتل خویش زحمت قاتل نمی دهم
1 کرد بی تابی فزون زنگ دل غم دیده را پایکوبی آب شد این سبزه خوابیده را
2 می شود ظاهر عیار فقر بعد از سلطنت توتیای چشم باشد خاک، طوفان دیده را
1 نیست در دیده ما منزلتی دنیا را ما نبینیم کسی را که نبیند ما را
2 زنده و مرده به وادید ز هم ممتازند مرده دانیم کسی را که نبیند ما را
1 نیست یک نقطهٔ بیکار درین صفحهٔ خاک ما درین غمکده یارب به چه کار آمدهایم؟
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **