- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رسید موسم گل ترک کار باید کرد نظاره گل روی بهار باید کرد
2 شکوفه وار اگر خرده زری داری نکرده سکه نثار بهار باید کرد
3 اگر ضرور شود صید بهر دفع ملال تذرو جام و بط می شکار باید کرد
4 به یاد عمر سبکرو که همچو آب گذشت نظر در آینه جویبار باید کرد
5 وصال سوختگان تازه می کند دل را شبی به روز درین لاله زار باید کرد
6 شمار مهره گل نیست کار زنده دلان به جای سبحه نفس را شمار باید کرد
7 می است قافله سالار عیشهای جهان به می ز عیش جهان اختصار باید کرد
8 چو هیچ کار به اندیشه بر نمی آید چه بر دل اینهمه اندیشه بار باید کرد؟
9 کجاست فرصت تعمیر این جهان خراب؟ مرا که رخنه دل استوار باید کرد
10 جنون و عقل مکرر شده است، راه دگر میان عقل و جنون اختیار باید کرد
11 ز دوستان موافق جدا شدن سخت است مشایعت به نسیم بهار باید کرد
12 چو خصم سفله ز نرمی درشت می گردد ملایمت ز چه با روزگار باید کرد؟
13 غزال عیش اگر سرکشی کند صائب کمندش از سر زلف نگار باید کرد