شورش عشقم ز تدبیر نصیحتگر از صائب تبریزی غزل 2652

1 شورش عشقم ز تدبیر نصیحتگر فزود کعبه بر زنجیر مجنون حلقه دیگر فزود

2 هر چه از جان کاستم افزود بر جسم ضعیف هر چه کم گردید ازاخگر به خاکستر فزود

3 خصی بخت سیه ما بیکسان را بس نبود کآسمان بر روی آن داغی هم از اختر فزود

4 مهربانی آب در جوی هنر می آورد روی گرم شعله بر خوشبویی عنبر فزود

5 جوهر ذاتی رهین منت مشاطه نیست بحر نتواند به کوشش آب بر گوهر فزود

6 آه صائب رو به صحرای قیامت چون نهاد شعله ها بر گرمی هنگامه محشر فزود