1 مقام بوسه لب زان عارض سیراب می جوید فغان کاین بی بصیرت در حرم محراب می جوید
2 مشو غافل زفیض خاکساری در برومندی که ریحان از سفال تشنه اینجا آب می جوید
3 در دل بر رخ هر کس که نگشودند چون زاهد گشایش از در پوشیده محراب می جوید
4 دل از مه طلعتان جمعیت خاطر طمع دارد کتان ساده دل شیرازه از مهتاب می جوید
5 جهان را عشق عالمسوز اگر بر یکدگر سوزد که خون شبنم از خورشید عالمتاب می جوید؟
6 وصال از عهده بیتابی دل برنمی آید که در دریا به چندین بال ماهی آب می جوید
7 زیاران لباسی هر که دلسوزی طمع دارد زخامی اخگر از خاکستر سنجاب می جوید
8 قناعت کن به آب خشک ازین دریا که هر ماهی که از جان سیر گردد طعمه از قلاب می جوید
9 زشوق تیغش از خاک شهیدان العطش خیزد که هر کس تشنه خوابد آب را در خواب می جوید
10 شکیب و صبر صائب هر که از عاشق طمع دارد زبرق آهستگی، خودداری از سیلاب می جوید