-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گرفتاری به قدر رشته آمال می باشد دلی کز آرزو شد پاک فارغبال می باشد
2 شبیخون نسیم صبح را افسانه می داند سر هر کس گرانخواب از می اقبال می باشد
3 شدم سر در هوا از کوته اندیشی، ندانستم که باغ دلگشا اینجا به زیر بال می باشد
4 زجمعیت نباشد بهره ای چشم حریصان را زخرمن گرد رزق دیده غربال می باشد
5 همان بهتر که نگشایی لب پرشکوه ما را چه غیر از خون گره در پرده تبخال می باشد؟
6 ندارد چون سر بیمار آسایش به یک بالین زبان هر که در فرمان قیل و قال می باشد
7 نگردد چشم حسرت مانع عمر از سبکسیری کجا سد ره آب روان غربال می باشد؟
8 زغفلت عین ادبارست اقبال خودآرایان که دایم دیده طاوس در دنبال می باشد
9 صدف را می شود مهر خموشی دانه گوهر زبان و اصلان از لاف و دعوی لال می باشد
10 مرا هم صبح امید از خط او می شود طالع شب ادبار اگر آبستن اقبال می باشد
11 زتسلیم و رضا آزاده ای صائب خبر دارد که در فقر و غنا حالش به یک منوال می باشد