-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مردم هموار را از خاک برباید گرفت رشت های بی گره را در گهر باید گرفت
2 گر سرت چون آفتاب از قدر سایه بر فلک خاک را از چهره زرین به زر باید گرفت
3 کشتی خودبین نمی آید سلامت بر کنار جوهر آیینه را موج خطر باید گرفت
4 آه کز کودک مزاجیهای ابنای زمان ابجد ایام طفلی را ز سر باید گرفت
5 بر امید نسیه نتوان تلخ کردن نقد را خاک صحرای قناعت را شکر باید گرفت
6 اعتمادی نیست بر گردون و صلح و جنگ او تیغ در دستی و در دستی سپر باید گرفت
7 در کمان از تیر فکر خانه آرایی خطاست کار و بار این جهان را مختصر باید گرفت
8 دامن شب را ز غفلت گر نیاوردی به دست در تلافی دامن آه سحر باید گرفت
9 تا مگر مرغ همایونی برآرد سر ز غیب بیضه افلاک را در زیر پا باید گرفت
10 چشم مست و لعل میگون را زکاتی لازم است از خمارآلودگان گاهی خبر باید گرفت
11 بی جگر خوردن نگردد قطع صائب راه عشق توشه این راه از لخت جگر باید گرفت