-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 درد دلم ز پرسش ارباب عادت است بیماریی که هست مرا، از عیادت است
2 در کنه کفر و دین نرسیده است هیچ کس هنگامه گرم ساز جهان، رسم و عادت است
3 آبی که خاکمال دهد آب خضر را در چشمه سار جوهر تیغ شهادت است
4 کم خون به سایه علم عشق می خوریم؟ حرفی است این که بال هما را سعادت است
5 بر هر طرف که میل کند بحر، تابعم موج مرا به کف چه عنان ارادت است؟
6 در ساغر زیاده طلب خون بود مدام نشتر همیشه در خم خون زیادت است
7 مشکل که سر به چشمه کوثر در آورد صائب چنین که تشنه تیغ شهادت است