- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آیینهام ز روشنی آزار میکشد خاطر به سیر سبزه زنگار میکشد
2 با زاهدان خشک مگو حرف حق بلند منصور را ببین که چه از دار میکشد
3 این بوستان کیست که مژگان آفتاب چون خار گردن از سر دیوار میکشد
4 درمانده ملایمت من شده است خصم اینجا ز موم نشتر آزار میکشد
5 خواهد به ابر پنبه زدن برق داغ من این گل سری به گوشه دستار میکشد
6 آن زلف مشکبار که یادش بخیر باد یارب چه دور از آن گلرخسار میکشد
7 از چشمهسار آبلهام آب میخورد خاری که نیشتر از دهن مار میکشد
8 ای دوست غافلی که درین یک دو روزه هجر صائب چهها ز چرخ ستمکار میکشد