جوهر ذاتی نمی خواهد ز از صائب تبریزی غزل 4915

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

جوهر ذاتی نمی خواهد ز کس اکسیر خویش

1 جوهر ذاتی نمی خواهد ز کس اکسیر خویش گوهر از گرد یتیمی می کند تعمیر خویش

2 کاسه فغفور رابر فرق خاقان بشکند هرکه را باشد ولی نعمت ز چشم سیر خویش

3 پیچ و تاب بیقراری رشته جان من است می برم چون آب هرجامی روم زنجیر خویش

4 آهوان ناز سگ لیلی به مجنون می کنند عشق در هر جا که باشد می کند تأثیر خویش

5 زخم من از گردخجلت رخنه دیوار شد اینقدر غافل نباشد بود از نخجیر خویش

6 می برد رنگ از رخ یاقوت خون گرم ما رحم کن ای سنگدل برجوهر شمشیر خویش

7 در رکاب سیل نتوانی شدن واصل به بحر تا نشویی دست رغبت صائب از تعمیر خویش

عکس نوشته
کامنت
comment