صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

بی جمالت مردمک آیینه از صائب تبریزی غزل 1188

غزل 1188 ام از 9863 غزلیات

بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است

1 بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است بی تماشای تو مژگان دست بر هم سوده ای است

2 عاشقان را بی خرام قامت موزون تو سرو در مد نظر، شمشیر زهرآلوده ای است

3 ماه کز نظاره اش چشم جهانی روشن است پیش خورشید جمالت قلب روی اندوده ای است

4 همت پیران جوانان را به مقصد رهنماست بی کمان، تیر سبکرو پای خواب آلوده ای است

5 نیست غیر از دیده قربانیان، بی چشم زخم در همه روی زمین صائب اگر آسوده ای است

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است

شاعر شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است چه کسی است ؟

شاعر شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است صائب تبریزی می باشد.

شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است چیست ؟

قالب شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است غزل است

مضمون اصلی شعر بی جمالت مردمک آیینه نزدوده ای است چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر