- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دلهای صیقلی بود آیینه دار حسن آیینه چشم شور بود در دیار حسن
2 دام بود به طبع هوسناک سازگار بیگانه پرورست هوای دیار حسن
3 از عرض ملک نخوت شاهان فزون شود در دور خط زیاده شود اقتدار حسن
4 چون خط مشکبار، بود پیچ و تاب من روشن ز روی آینه بی غبار حسن
5 از یکدگر گزیر ندارند حسن و عشق رنگین ز داغ عشق بود لاله زار حسن
6 گردی است خط ز لشکر زلف سبک عنان مژگان صفی است از سپه بی شمار حسن
7 چشم وفا مدار ز خوبان که می کند در هر نگاه جامه بدل نوبهار حسن
8 در زیر خاک ماند نهان چون زر بخیل هر کس نکرد خرده جان را نثار حسن
9 کوه از خروش سیل محابا نمی کند فریاد عاشقان چه کند با وقار حسن؟
10 از صبر و عقل و هوش به خون دست خویش شست روزی که گشت صائب بیدل شکار حسن