دل از گناه پاک چو دارالسلام از صائب تبریزی غزل 6380

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دل از گناه پاک چو دارالسلام کن

1 دل از گناه پاک چو دارالسلام کن خاک سیاه بر سر مینا و جام کن

2 چون برق، ذوق باده بود پای در رکاب عیش مدام خواهی، ترک مدام کن

3 خواهی چو شعله چشم و چراغ جهان شوی در پیش پای هر خس و خاری قیام کن

4 آب حیات در ظلمات است، زینهار مانند شمع در دل شبها قیام کن

5 چون سرو پا به دامن آزادگی بکش آنگاه در بهشت فراغت خرام کن

6 در زیر زلف یأس بود چهره امید هر جا دلت فرود نیاید مقام کن

7 آب حیات دولت فانی است نام نیک این دولت دو روزه خود مستدام کن

8 هر چند ناله تو کند دانه را سپند ای مرغ خوش نوا، حذر از چشم دام کن

9 ما خون گرم خویش حلال تو کرده ایم خواهی به شیشه افکن و خواهی به جام کن

10 بزم شراب، بی مزه بوسه ناقص است پیش آی و عیش ناقص ما را تمام کن

11 خواهی که بر رخ تو در فیض وا شود چون صائب اقتدا به حدیث و کلام کن

عکس نوشته
کامنت
comment