دل راه در آن زلف گرهگیر از صائب تبریزی غزل 4351

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

دل راه در آن زلف گرهگیر ندارد

1 دل راه در آن زلف گرهگیر ندارد دیوانه ما طالع زنجیر ندارد

2 مژگان بلند تو رساتر ز نگاه است حاجت به پر عاریه این تیر ندارد

3 در دیده آن کس که به معنی نبرد راه زندان بود آن خانه که تصویر ندارد

4 پیری نه شکستی است که اصلاح توان کرد بر در زدن ازان خانه که تعمیر ندارد

5 از هرزه درایی اثر از بانگ جرس خاست بسیار چو شد زمزمه تأثیر ندارد

6 پرشور شد آفاق ز بانگ قلم من فریاد نیستان مرا شیر ندارد

7 در سینه هر کس که نباشد الف آه صائب چو نیامی است که شمشیر ندارد

عکس نوشته
کامنت
comment