- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل چسان پیچد عنان آه دردآلود را؟ ز آتش سوزان عنانداری نیاید دود را
2 تشنگی در خواب ممکن نیست کم گردد ز آب نیست سیرابی ز خون آن چشم خواب آلود را
3 از نصیحت خشکی سودا نگردد بر طرف برنیارد آتش سوزان ز خامی عود را
4 مردم کم مایه را اسراف برق خرمن است حفظ کن از پوچ گویی ها دم معدود را
5 وقت بی برگی شود گوهرفشان از اشک، تاک تنگدستی مانع ریزش نگردد جود را
6 حلقه خط، چشم حیران شد به دور عارضش آه ازین آتش که در زنجیر دارد دود را
7 سبز گردد از بناگوش بتان پیش از ذقن خط عنبرفام، حسن عاقبت محمود را
8 شیشه خشک است صائب در مذاقش آب خضر هر که بوسیده است لبهای شراب آلود را