-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دولت از دیده بیدار طلب باید کرد گریه چون شمع نهان در دل شب باید کرد
2 نیست چون یک دو نفس بیش ترا بهره ز عمر همچو صبح این دو نفس صرف طرب باید کرد
3 صبح صادق شود از مشرق سودا طالع سخن راست ز دیوانه طلب باید کرد
4 استخوان جای طباشیر نگیرد هرگز با حسب بهر چه اظهار نسب باید کرد؟
5 شوخی طفل یکی صد شود از رو دادن ادب بی ادبان را به ادب باید کرد
6 ریزش ابر نباشد به فشردن موقوف از کریمان چه ضرورست طلب باید کرد؟
7 چشم بستن ز مکافات رکاب ظفرست خصم مغلوب چو شد ترک غضب باید کرد
8 هست در خاطر اگر داعیه بخت جوان صائب از پیر خرابات طلب باید کرد