- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خوبان دلم به زلف گرهگیر بستهاند دیوانه مرا به دو زنجیر بستهاند
2 جمعی که زیر چرخ نفس راست کردهاند از بیم جان چو صبح دو شمشیر بستهاند
3 از رشک قاصدان سخنساز عاشقان مکتوب خود به بال و پر تیر بستهاند
4 جمعی که فتح باب ز گردون طمع کنند دل بر گشاد غنچه تصویر بستهاند
5 این کم عنایتی است که از لطف بیدریغ بر روی میکشان در تزویر بستهاند
6 در روزگار غنچه ما اهل حل و عقد چون گل حنا به ناخن تدبیر بستهاند
7 در پیش راه باده گلگون طلسم عقل سدی است کز شکر به ره شیر بستهاند
8 صائب ز عقل و کشمکش او چه فارغند آنان که دل به زلف گرهگیر بستهاند