- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 باغ در بسته ما دیده پوشیده بود گل ناچیده ما دامن برچیده بود
2 صورت خوب به هر مشت گلی می بخشند تا که شایسته اخلاق پسندیده بود؟
3 دانه ای می جهد از برق حوادث سالم که زمین در نظرش تابه تفسیده بود
4 فیض آزادگی و آب حیات است یکی سرو را خرمی از دامن برچیده بود
5 نیست در چشم پریشان نظران نور یقین این گهر در صدف دیده پوشیده بود
6 پیش چشمی که شد از سرمه وحدت روشن صدفی نیست که بی گوهر سنجیده بود
7 از جهانگردی ظاهر نشود کار تمام هرکه در خویش سفر کرد جهاندیده بود
8 سالکان بی نظر پیر به جایی نرسند رشته بی دیده سوزن ره خوابیده بود
9 تا قیامت نشود غنچه گل آغوشش هرکه در خانه زین مست ترا دیده بود
10 فارغ از سیر گلستان جهانم صائب که پریخانه من دیده پوشیده بود