- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی حاصلی که تربیت بید می کند این شغل پوچ را به چه امید می کند
2 چون خضر هرکه ذوق شهادت نیافته است رغبت به زندگانی جاوید می کند
3 از برگ بهر قتل خود آماده است تیغ بی حاصلی نگر که چه با بید می کند
4 نشنیده است بلبل بی درد بوی عشق این ناله های زار به تقلید می کند
5 چون شبنم آن کسی که بلندست همتش دامن گره به دامن خورشید می کند
6 کوه از صدای خوش چه عجب گرز جا رود گردون طرب به نغمه ناهید می کند
7 دست از اثر مدار که تا جام هست خلق بی اختیار یاد ز جمشید می کند
8 بی گفتگو ز معنی تجرید غافل است آن ساده دل که دعوی تجرید می کند
9 بی طالعی که شکوه ندارد ز روزگار روز سیاه خویش شب عید می کند
10 از فکر زلف وروی تو آن کس که فارغ است شب روز و روز شب به چه امید می کند
11 هر کس صفیر خامه صائب شنیده است کی گوش بر ترانه ناهید می کند