- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گل اندامی که می دادم به خون دیده آبش را چسان بینم که گیرد دیگری آخر گلابش را؟
2 در آغوش نسیم صبحدم بی پرده چون بینم؟ گل رویی که من وا کرده ام بند نقابش را
3 به دست غیر چون بینم عنان طفل خودرایی که وقت نی سواری می گرفتم من رکابش را؟
4 به خونم زد رقم، تا با قلم شد آشنا دستش پریرویی که می بردم به مکتب من کتابش را
5 نهالی را که من چون تاک پروردم به خون دل چسان بینم به جام دیگران صائب شرابش را؟