-
لایک
-
ذخیره
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 رشته امید را تا چند پیوندم به خلق تا به کی شیرازه بال و پر عنقا کنم
2 می ربایندش ز دست یکدگر خوبان چوگل من دل گم گشته خودرا کجا کنم
3 با چنین کامی که از تلخی سخن رامی گزد حیفم آید تف به روی مردم دنیا کنم
4 هر کسی برق تجلی را نمی داند زبان چون ابوطالب کلیمی از کجا پیداکنم
5 می روم بر قله قاف قناعت جا کنم بیضه امید را زیر پر عنقا کنم
6 پای خم گیرم ز دست انداز کلفت وارهم دست بردارم ز سر در گردن مینا کنم
7 از حضیض پستی فطرت برآرم خویش را آشیان بر شاخسار اوج استغنا کنم
8 سرو آهم یک سرو گردن ز طوبی بگذرد چون خیال قامت آن شعله رعنا کنم
9 شد بنا گوشم سیه چون لاله از حرف درشت بخت سبزی کو که جا در دامن صحراکنم