چشم گشایش از خلق نبود از صائب تبریزی غزل 5945

صائب تبریزی

آثار صائب تبریزی

صائب تبریزی

چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم

1 چشم گشایش از خلق نبود به هیچ بابم در بزم بیسوادان لب بسته چون کتابم

2 در ملک بی نشانی ازمن چه جرم سر زد؟ کز شش جهت فکندند در پنجه عقابم

3 هر چند کشتی من بر خشک بسته گردون نومید بر نگشته است یک تشنه از سرابم

4 محو محیط وحدت مستغرق وصال است من از ره تعین سرگشته چون حبابم

5 در زهد خشک باشد پوشیده مشرب من آب حیاتم اما خس پوش از سرابم

6 چون ماه نو تواضع با خاکیان نمایم با آن شکوه گردون گیرد اگر رکابم

7 هرگز دلم نبوده است بی داغ عشق صائب چسبیده است دایم بر اخگری کبابم

عکس نوشته
کامنت
comment