1 هستی ظاهر حجاب قرب یزدان می شود ذره اینجا پرده خورشید تابان می شود
2 در دل ما خاکساران عشق می گردد هوس در سفال ما خس و خاشاک ریحان می شود
3 عشق را گر اختیاری هست در واقع، چرا چون زلیخا بد کند یوسف به زندان می شود؟
4 کوه و صحرا آمد از شور جنون ما به تنگ تنگ جا بر سفره اینجا از نمکدان می شود
5 در دیار ما که خودبینی حجاب مطلب است چون شکست آیینه را طوطی سخندان می شود
6 هر که معراج فنا را صائب آرد در نظر چون شرر از صحبت آتش گریزان می شود