- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زمین از ترکتاز او غباری فلک از کاروانش شیشه باری
2 بهشت از گلشن لطفش نسیمی جحیم از آتش قهرش شراری
3 بهار از گلستانش برگ سبزی خزان از دفتر او رقعه داری
4 به هر سو همچو خالش تیره روزی به هر جانب چو زلفش بی قراری
5 بود یک چاربرگه چار عنصر در آن گلشن که او دارد قراری
6 خرابات است کاسه سرنگونی که از بزمش فتاده برکناری
7 به گلشن داد رخساری گشاده به گلخن داد چشم سرمه داری
8 به سنبل خاطر آشفته بخشید به شبنم داد چشم اشکباری
9 خداوندا به صائب رحمتی کن که شد یک قطره خوی از شرمساری