-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 زمین و آسمان از ناله من در خروش آمد نشست از جوش دریا، سینه من تا به جوش آمد
2 نشاط دایمی خواهی، به درد از صاف قانع شو که در دورست دایم جام هر کس درد نوش آمد
3 تو محو رنگ و بویی، ورنه از هر جنبش خاری صریر خامه تقدیر، عارف را به گوش آمد
4 زدست رد مردم آن که می نالد نمی داند که از دست نوازش کوه غم ما را به دوش آمد
5 خرابات مغان پرجوش بود از شور من صائب جهان افسرده شد دیوانه ما تا به هوش آمد