1 سر زهاد خشک بی شورست لب دلمردگان لب گورست
2 سر بی شور، جام بی باده دل بی عشق زنده در گورست
3 دل پر داغ، لاله زار بهشت سر پر شور، قصر پر حورست
4 در شکستن بود حلاوت دل شهد در کسر شان زنبورست
5 چون هما رزقش استخوان سازند به سعادت کسی که مغرورست
6 زخم در تیغ می شود ناسور بس که آفاق پر شر و شورست
7 چه کنم تن به عاجزی ندهم؟ که زمین سخت و آسمان دورست
8 ره مده حرص و آز را در دل که پر و بال دشمن مورست
9 تلخ شیرین لبان گوارنده است باده صائب ز آب انگورست