-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خصم غالب را زبون صبر و تحمل میکند از تواضع سیل را مغلوب خود پل میکند
2 از ترحم حسن جولان مینماید در نقاب ساقی از بیظرفی ما آب در مل میکند
3 با خودآرایان به سر بردن جنون میآورد طرّه دستار اینجا ناز کاکل میکند
4 نیست حسن و عشق اگر یکرنگ با هم، از چه رو خنده گل رخنه در منقار بلبل میکند؟
5 رتبه افتادگی از کیمیا بالاترست قطره ناچیز را گوهر تنزل میکند
6 خردهای چون غنچه هرکس را که باشد در گره زیر چندین پرده از رخسار او گل میکند
7 میخورد رزق حلال، آن کس که در ملک وجود کسب خود را پرده روی توکل میکند
8 از دل پرخون بود گفتار دردآلود من در بساط شیشه تا می هست قلقل میکند
9 قامت خم بیش میسازد شتاب عمر را سیل را پا در رکاب سرعت این پل میکند
10 حسن صائب رام میگردد ز استغنای عشق چاره این صید وحشی را تغافل میکند