-
لایک
-
ذخیره
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
- سوالات متداول
- شاعر
- عکس نوشته
1 رنگ در روی شراب آن لب میگون نگذاشت حرکت در الف آن قامت موزون نگذاشت
2 تا پی ناقه لیلی نشد از دشت سفید هیچ کس پنبه به داغ دل مجنون نگذاشت
3 با جگر تشنگی خار مغیلان چه کنم؟ ریگ این بادیه در آبله ها خون نگذاشت
4 رفته بودم که در آن چاه زنخدان افتم چشم کوته نظر و طالع وارون نگذاشت
5 لیلی سنگدل از خانه نیامد بیرون مرغ تا بیضه به فرق سر مجنون نگذاشت
6 شد گنه سلسله جنبان توجه دل را سیل تا تیره نشد روی به جیحون نگذاشت
7 تا نزد دست به دامان تجرد، صائب عیسی از خاک قدم بر سر گردون نگذاشت