- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرکز خاک است گردون آسمان عشق را لامکان یک پله باشد آستان عشق را
2 تا چه آید، روشن است، از دست این یک قبضه خاک چرخ نتوانست زه کردن کمان عشق را
3 گفتگوی عاشقی لاحول بی دردان بود عقل نتواند شنیدن داستان عشق را
4 پیش ازین اینجا نمک را قیمت الماس بود شور من کان ملاحت ساخت خوان عشق را
5 روز و شب ظاهر به داغ کهنه و نو می شود نیست ماه و آفتابی آسمان عشق را
6 گرم رفتاری چراغ پیش پای ما بس است مشعل دیگر چه حاجت کاروان عشق را
7 آسمان را رعشه هیبت به خاک انداخته است کیست تا بر سر کشد رطل گران عشق را
8 خاک را چون باد نعل جستجو در آتش است نیست آسایش زمین و آسمان عشق را
9 شکرلله صائب از اقبال همت، عاقبت مهربان خویش کردم قهرمان عشق را