صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

شمع روشن شد چو اشک از دیده از صائب تبریزی غزل 2457

غزل 2457 ام از 9863 غزلیات

شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند

1 شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند خوشه ای برداشت هر کس دانه ای اینجا فشاند

2 از تجرد چون مسیحا هیچ کس نقصان نکرد پنجه خورشید شد دستی که بر دنیا فشاند

3 از بهاران خلعت سر سبزی جاوید یافت هر که دامن بر ثمر چون سرو از استغنا فشاند

4 تا نپیوستم به تیغ یار، جان صافی نشد گرد راه از دامن خود سیل در دریافشاند

5 چشم ما جز حسرت خشک از وصال او نبرد هر چه از دریا گرفت این ابر بر دریافشاند

6 برق عالمسوز ما را شهپر پرواز داد آن که خار از دشمنی در رهگذار ما فشاند

7 حاصل ابر از زمین شور، اشک تلخ شد این سزای آن که تخم خویش را بیجافشاند

8 نیست عزلت مانع کلفت که دست روزگار بر گهر گرد یتیمی در دل دریافشاند

9 از برومندی دل سودایی ما فارغ است تخم ما را سوخت عشق آن گاه بر صحرافشاند

10 قسمت آدم شد از روز ازل سرجوش فیض جام اول را به خاک آن ساقی رعنا فشاند

11 چون گهر دارد همان گرد یتیمی بر جبین گرچه صائب از رگ ابر قلم دریا فشاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند

شاعر شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند چه کسی است ؟

شاعر شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند صائب تبریزی می باشد.

شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند چیست ؟

قالب شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند غزل است

مضمون اصلی شعر شمع روشن شد چو اشک از دیده بینا فشاند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر