- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 غنچهٔ این باغ بوی پارهٔ دل میدهد شاخ گل یادی ز دست و تیغ قاتل میدهد
2 کم نگردد فیض حسن از پردهداریهای شرم شمع در فانوس نور خود به محفل میدهد
3 حاصل زهد ریایی جز کف افسوس نیست دانه چون پنهان شود در خاک حاصل میدهد
4 دامن صدق طلب هرکس که میآرد به دست گام اول پشت بر دیوار منزل میدهد
5 میکشد میدان که دریا را در آغوش آورد موج اگر دامن به دست خشک ساحل میدهد
6 کشتن بیزخم میخواهم، که زخم بیادب بوسه گستاخانه بر شمشیر قاتل میدهد
7 خون من از بس که با پیکان او جوشیده است در رگ من موج خون بانگ سلاسل میدهد
8 صائب از قید فرنگ عقل میگردد خلاص هرکه دین و دل به آن مشکین سلاسل میدهد