- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 جمعیت جسم از نفس پا به رکاب است شیرازه مجموعه ما موج سراب است
2 جایی که بود عمر خضر نقش بر آبی این هستی ده روزه ما در چه حساب است؟
3 این هستی پوچی که تو دلبسته آنی موقوف به یک چشم زدن همچو حباب است
4 از قطره اشکش جگر سنگ شود داغ هر دل که ازان حسن گلوسوز کباب است
5 سیری ز تماشا نبود اهل نظر را دریای گهر پر ز تهی چشم حباب است
6 حسنش شده در بردن دل گرم عنانتر هر چند که از حلقه خط پا به رکاب است
7 ناشستگی من بود از سر به هوایی چون سرو، مرا پای به گل در لب آب است
8 امید من از نامه نوشتن نکشد دست هر چند که مکتوب مرا جنگ جواب است
9 از مردم خاموش طلب سر حقیقت کاین کوزه سربسته پر از باده ناب است