صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

جسم اگر ازیکدگر ریزد از صائب تبریزی غزل 4885

غزل 4885 ام از 9863 غزلیات

جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش

1 جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش روح اگر ازتن هواگیرد بخاری گو مباش

2 برنیاید صبح راگر دست مهر از آستین بردل آفاق دست رعشه داری گو مباش

3 گر زجولان باز ماند آسمان طفل طبع خاکدان دهر را دامن سواری گو مباش

4 گر نباشد آسمان و ثابت و سیار او گلخن ایجاد را دود وشراری گو مباش

5 از زمین و آسمان عالم اگر خالی شود برسر گور خرابی سوکواری گو مباش

6 ما حریف برق جانسوز حوادث نیستیم مزرع امید ما را نوبهاری گومباش

7 نفس رادر دست اگر نبود عنان اختیار درکف بدمست تیغ آبداری گو مباش

8 دست ما خالی اگر باشد ز دنیای خسیس یوسف گل پیرهن رامشت خاری گو مباش

9 گر چراغ مه شود بر چرخ مینایی خموش کرم شب تابی میان سبزه زاری گو مباش

10 نیست صائب شکوه ای از ساده لوحیها مرا برید بیضای من نقش و نگاری گو مباش

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش

شاعر شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش چه کسی است ؟

شاعر شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش صائب تبریزی می باشد.

شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش چیست ؟

قالب شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش غزل است

مضمون اصلی شعر جسم اگر ازیکدگر ریزد غباری گو مباش چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
بنر