- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خون پامال بود شبنم گلزار وطن دهن گرگ بود رخنه دیوار وطن
2 این زمان پنجه شیرست به خونریزی من خارخاری که به دل بود ز گلزار وطن
3 سبزه در زیر سر سنگ ترقی نکند قدمی پیش نه از سایه دیوار وطن
4 اول از گوهر من آب طراوت می ریخت خونم افسرده شد از سردی بازار وطن
5 می زند دیده غربت به هوایت پر و بال چند چون کاه دهی پشت به دیوار وطن؟
6 به عزیزان وطن، یوسف خود را مفروش که زر قلب بود نقد خریدار وطن
7 پیر کنعان نه غلط باخت که بینش را باخت واکند چند کسی چشم به دیدار وطن؟
8 سینه خویش به روشنگر غربت برسان تا به کی صبر کنی در ته زنگار وطن؟
9 در سفر محنت چه زود به سر می آید همه عمر به چاه است گرفتار وطن
10 سرمه چشم بود خاک غریبی صائب همچو کوران چه کشی دست به دیوار وطن؟