- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 حرف درشت بردل بی کینه می خورد گر سنگ گوهرست به آیینه می خورد
2 از من علاج خصمی ایام یادگیر یک شیشه می سر شب آدینه می خورد
3 خاری اگر شکسته شود زیر پای من صد ناخن پلنگم برسینه می خورد
4 محروم شد سکندر اگر ز آب زندگی نام سکندر آب ز آیینه می خورد
5 راز تو رفته رفته ز دل می دهد فروغ از پرتو این گهر دل گنجینه می خورد
6 صائب ز کهنه ونو عالم گذشته است با یار تازه خط می دیرینه می خورد