صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی
صائب تبریزی

سخن آن است که از جای درآرد از صائب تبریزی غزل 510

غزل 510 ام از 9863 غزلیات

سخن آن است که از جای درآرد دل را

1 سخن آن است که از جای درآرد دل را حدی آن است که دیوانه کند محمل را

2 باده آن است که خشت از سر خم بردارد عالم آن است که بیدار کند جاهل را

3 سخن پوچ همان به که نیاید بر لب چه کمال از کف بی مغز بود ساحل را؟

4 خانه زادست نشاط دل خونین جگران مطرب از بال و پر خویش بود بسمل را

5 گر شوی مرغ، همان بال ترا دام ره است تا سبکبار نسازی ز علایق دل را

6 محو دلجویی پروانه بود روی دلش شمع دارد به زبان گر چه همه محفل را

7 بی سخن، قابل تحسین نبود احسانش هر که محتاج به گفتار کند سایل را

8 باغ را در گره غنچه نهان ساخته اند با خبر باش که بر هم نزنی یک دل را

9 عشق داغی است که مرهم نکند پنهانش چند بر چهره خورشید بمالی گل را؟

10 نیست با اهل خرد سنگ ملامت را کار نقطه بر سر نگذارند خط باطل را

11 صائب از خود بفشان گرد علایق زنهار کاین غباری است که پوشیده کند منزل را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را

شاعر شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را چه کسی است ؟

شاعر شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را صائب تبریزی می باشد.

شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را چیست ؟

قالب شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را غزل است

مضمون اصلی شعر سخن آن است که از جای درآرد دل را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, می‌نوشی است.
بنر