- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آن طفل یتیمم که شکسته است سبویم از آب همین گریه تلخی است به جویم
2 حاشا که پر از می نکند پیر خرابات روزی که شود خالی ازین مغز کدویم
3 چون صفحه مسطر زده آید به نظرها از سیلی بیرحمی اخوان بر رویم
4 از دایره عشق تو بیرون ننهم پای گر مه کند از هاله خود طوق گلویم
5 چون صبح گذشته است ازان چاک دل من کز رشته تدبیر توان کرد رفویم
6 آن سوخته جانم که اگر چون شرر از خلق در سنگ گریزم بتوان یافت به بویم
7 صائب به دلم باد مرادی نوزیده است چون غنچه ازان روز که دلبسته اویم