عرق به پاکی گوهر کجا چو از صائب تبریزی غزل 3960

صائب تبریزی

صائب تبریزی

صائب تبریزی

عرق به پاکی گوهر کجا چو باده بود

1 عرق به پاکی گوهر کجا چو باده بود حرامزاده کجا چون حلالزاده بود

2 حضور دل نشود با گشاده رویی جمع که شاهراه حوادث در گشاده بود

3 شود به عالم صورت روان هر که اسیر چو آب آینه پیوسته ایستاده بود

4 کف گشاده محال است زیر دست شود که گل به شاخ سوارست اگر پیاده بود

5 چنان که خانه ز گلجام می شود روشن صفای خانه دلها ز جام باده بود

6 حضور اگر طلبی بی اراده شو صائب که آرمیده بود هرکه بی اراده بود

عکس نوشته
کامنت
comment